در تابستان 2008، از من خواسته شد تا با اسقف اعظم دزموند توتو در جشنواره بین المللی هنر سالزبری مصاحبه کنم. اگرچه زمانی که در آفریقای جنوبی مستقر بودم چندین بار با او ملاقات و مصاحبه کرده بودم، قبل از آن کمی عصبی بودم و فکر می کنم او می توانست آن را ببیند.
پنج دقیقه قبل از شروع، در اتاق پشت صحنه، آقای توتو دستم را گرفت گفت: بیا دعا کنیم. او به همه ما، برگزارکنندگان، کادر فنی و همسرم و دو دخترم که آنها هم آنجا بودند، گفت که دست به دست هم بدهیم. بیایید کمی وقت بگذاریم و برای موفقیت این رویداد دعا کنیم، که مارک سوالات درستی می پرسد و من پاسخ های درست را می دهم و همه چیز خوب پیش می رود!
خوشبختانه به نظرم به خیر گذشت و آقای توتو مثل همیشه زنده، گیرا، گیرا و صادق بود.
و اینجاست که شما اسقف اعظم دزموند توتو را دارید. مهمتر از همه، او مرد خدا بود. و دوم، او شخصیتی بود که صداقت و راستی تقریباً از هر چیز دیگری برای او مهمتر بود.
15 سال قبل از آن بود که من برای اولین بار آقای توتو را در روزهای سخت در آفریقای جنوبی ملاقات کردم. گذار از آپارتاید به حکومت اکثریت سیاهان به طرز شگفت آوری نزدیک بود. اما او همچنین در معرض تهدید بود، زیرا راست افراطی به دنبال تخریب این روند بود، اما مشکل سازتر خشونت سیاسی بود که در شهرهای سیاهپوست بیداد می کرد.
دزموند توتو: اسقف اعظم و کهنه سرباز ضد آپارتاید در 90 سالگی درگذشت
بعد از یک شب دیگر ذبح به دیدن آقای توتو رفتم. او ناامید بود و معتقد بود که این قتل ها بهانه ای را به حاکمان آپارتاید می دهد تا از توافقات خارج شوند. او گفت: «خشونت باید متوقف شود، در غیر این صورت کشتار آفریقای جنوبی جدید را قبل از شروع خواهد کشت. من از کل روند صلح می ترسم."
و زمانی که کریس هانی، فعال سیاهپوست در سال 1993 توسط یک نژادپرست سفیدپوست کشته شد، این آقای توتو بود که دوباره تهدیدی را برای کل فرآیند مشاهده کرد. او خواستار آرامش و عدم انتقام بود. "ما اهل رنگین کمان خدا هستیم! به سوی آزادی می رویم! سیاه و سفید با هم."
او نظر دوست بزرگش نلسون ماندلا را درمیان گذاشت که آشتی تنها راه پیش روی آفریقای جنوبی است. به همین منظور، آقای ماندلا پس از تبدیل شدن به اولین رئیس جمهور سیاه پوست آفریقای جنوبی، از آقای توتو خواست ریاست کمیسیون حقیقت و آشتی را بر عهده بگیرد، شغلی که آقای توتو به من گفت که سخت ترین شغل زندگی اش بوده است. او توسط محافظهکاران سفیدپوستی که او را شکار جادوگر میدانستند، و همچنین بسیاری از سیاهپوستان آفریقای جنوبی که او را راهی برای جنایتکاران آپارتاید میدانستند تا بر اقلیت سفیدپوست حکومت کنند تا به معنای واقعی کلمه از قتل خلاص شوند، مجازات شد.
اما آقای توتو متقاعد شده بود که این تنها راه پیشرفت است. به یاد دارم که او اغلب گریه می کرد در حالی که قربانیان شکنجه و خانواده های داغدار به یاد وحشت آپارتاید می پرداختند. وی از افسران سابق پلیس خواست تا در مورد جنایات خود به عنوان عوامل ظلم حقیقت را بگویند.
کامل نبود، و بعد از چند ماه این حدس و گمان وجود داشت که ضررش بیشتر از فایده است. اما آقای توتو سرسخت بود. او به من گفت: «تنها حقیقت، اعتراف به آنچه اتفاق افتاده، عصبانیت و درد است که می تواند بخشش و شفا را به همراه داشته باشد.
او زمانی گفت: "اگر بتوانید در خود بخشش بیابید، دیگر به عامل جنایت وابسته نیستید." این کمیسیون یک موفقیت نسبی در نظر گرفته شد که برای آقای توتو که تا پایان کار به سرطان پروستات مبتلا شده بود، کافی بود.
من از آفریقای جنوبی دور شدم و تا ملاقاتمان در سالزبری دیگر آقای توتو را ندیدم. بعد ناامید به نظر می رسید. او از فساد نخبگان سیاسی سیاه انتقاد می کرد. او از رهبری کنگره ملی آفریقا که نتوانست به اندازه کافی به فقر و سختی در سراسر کشور رسیدگی کند، انتقاد کرد.
علاوه بر این، او آنچه را که در بقیه دنیا می گذرد دوست نداشت. هرج و مرج و مرگ به ویژه در عراق. او جرج دبلیو بوش و تونی بلر را مقصر همه اینها دانست.
آخرین باری که او را در سال 2010 در سووتو دیدم. آفریقای جنوبی در آستانه میزبانی جام جهانی بود و او در تیم ملی لباس سبز و طلایی پوشیده بود. "چطور هستید؟" گفت و با مشت سلام کرد. چون ما خیلی خوشحالیم، خیلی خوشحالیم.»
برای چند هفته بعد، او با بقیه مردم کشور رقصید و آواز خواند و آنها یک نمایش ورزشی را که در کشورشان برگزار می شد جشن گرفتند. زمان بسیار خوبی برای آفریقای جنوبی جدید بود. او گفت: «تیراندازی به بازو».
اما می توانم بگویم که همه چیز خوب نیست. دوستش آقای ماندلا به شدت بیمار بود، او خودش هنوز تحت درمان سرطان بود و ضعیفتر میشد.
وی سپس اذعان کرد که هم او و هم آقای ماندلا از این که چگونه 16 سال حکومت اکثریت سیاه پوست نتوانسته است با جنایت و فقر مقابله کند یا به اندازه کافی آپارتاید را از بین ببرد، ناراحت بودند.
آقای توتو عبارت "ملت رنگین کمان" را ابداع کرده بود. رویای او بود. در کشوری که اغلب آسان نبود، او همیشه به شدت خوشبین بود، صدای امید. او ممکن است ما را ترک کرده باشد، اما این امید زنده است. این کاملاً یک میراث است.
[ad_2]
مقالات مشابه
- دلیل موفقیت بعضی آدمها در کارشون چیه؟
- 9 راه برای ساخت و سالم نگه داشتن مرزهای شخصی
- نقد و بررسی تخصصی لوازم تقویتی خودرو از نوربرت پرفورمنس
- وزیر افتتاح COVID-19 PCR آزمایشگاه در Chamarajanagar
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- آمازون می افزاید: 'رایگان' بخش به آتش تلویزیون منوی اصلی
- COVID-19 واکسن: هند برای شروع آزمایشات بالینی در 3-5 سال
- بولسونارو پس از گفتن اینکه واکسنهای کووید احتمال ابتلا به ایدز را افزایش میدهد، با تحقیقات مواجه میشود | اخبار جهان
- چگونه تجاریسازی اشکال نعمت است ایجاد آسیب پذیری بیشتری
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی